نتایج جستجوی عبارت «سید محمد جعفر (امین) قرشی مدرسه آیت‌الله سعیدی مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی هنرستان فنی شهید باهنر شلمچه ۱۳۵۰/۶/۲۸ ۱۳۶۵/۹/۸ ۱۳۶۶/۸/۱۳ ۱۳۶۶/۱۰/۱۳» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص.   با ارسال درود فراوان بر خمینی کبیر، آن اسوه جماران و نائب بر حق امام زمان (عج). با درود فراوان بر شما ملت قهرمان ایران که با خون خویش نهال انقلاب را آبیاری کردید و این نهال نورسته را با مشقت و سلاح خویش حفاظت می‌کنید. با سلام و درود فراوان خدمت خانواده محترم خودم که عمری را برای بزرگ شدن و پیشرفت من صرف...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
بسم‌الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنو اخذوا حذرکم، فانفروا ثبات اوانفروا جمیعاً. ای اهل ایمان، سلاح جنگی برگیرید؛ آنگاه دسته‌دسته و یا همه به‌یکبار برای جهاد بیرون روید. با سلام بر آقا امام زمان (عج) منجی عالم بشریت و نائب برحقش، امام امت، این اسوه تاریخ و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی. سلام بر تمامی شهدای به خون خفته صحراهای کربلای ایران. سلام بر تمامی رزمندگانی که از همه‌چیز خود گذشتند، همه‌چیز را طلاق دادند تا به ندای رهبر خود لبیک گفته...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
براستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میادین نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس  سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرده و حرفه...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید منوچهر (عبدالله) فیروزی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
به‌راستی عشق را در لحظه‌لحظه‌های میدان‌ها نبرد معنا کرده و در میان دود و آتش و خون، صحیفه زیبای عاشقی را خوب نوشته بودند. منوچهر از عاشقانی است که سال ۱۳۴۲ در شهر آبادان و میان یک خانواده متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۵۰ هنگامی‌که که در کلاس سوم دبستان تحصیل می‌کرد، به دلیل بازنشستگی پدر، به شهر شیراز رفت و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. سپس ترک تحصیل‌کرده و حرفه الکتریکی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم‌اکنون که این وصیت‌نامه را می‌نویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی می‌باشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچ‌چیز را نمی‌بینند. آیه شریفه می‌فرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشم‌های ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمی‌بینند. سلام...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان‌، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نی‌ریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باخته‌اند مخصوصا" شهدای فتح‌المبین سروده‌ام، تقدیم می‌دارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد‌. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نی‌ریز این شهیدان شهر ما را...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنه‌کار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون می‌کند [می‌نویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش می‌کشید. اوایل تابستان ـ‌6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لای‌گردوی داراب، در خانه‌ای گِلی، چشمان پاک و بی‌آلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، ‌همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنه‌کلاغی شد و بعد از...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید جهانشاه اکبرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جهانشاه اکبرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون (سوره توبه، آیه 20 ) شکر خدا که نعمتش شامل حالم شد و توانستم در صحنه نبرد حق و باطل شرکت کنم و در راه خدا جهاد نمایم.می‌خواستم همانطور که خداوند متعال می‌فرماید هر مسلمان باید وصیت کند، چند خطی بنویسم، برادران و خواهران من؛ در زندگی چیزی نداشتم و ندارم، جز کوله باری از گناه، می‌خواستم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...